خانه » دانشنامه » آموزشی » رشته حسابداری » حسابداری اسلامی و حسابداری مرسوم و چالش های حسابداری اسلامی در ایران

حسابداری اسلامی و حسابداری مرسوم و چالش های حسابداری اسلامی در ایران

امتیاز شما به این پست !

hesabdari eslami - حسابداری اسلامی و حسابداری مرسوم و چالش های حسابداری اسلامی در ایران

حسابداری اسلامی و حسابداری مرسوم و چالش های حسابداری اسلامی در ایران

گزارشگری اسلامی( Islamic Reporting) در ادبیات بر موضوعات عام و خاص مبتنی‏ است.موضوعات عام برپایه این بحث هاست که مفروضات جهانبینی‏ زیربنای صورتهای مالی غربی با جهانبینی اسلامی سازگار نیست. موضوعات خاص نیاز به سیستم گزارشگری مالی دارد که پرداخت‏ زکات را تسهیل نماید.در این بخش ابتدا موضوعات عام و سپس‏ موضوعات خاص را بررسی خواهیم کرد.

مقدمه
توسعه موسسات مالی اسلامی و رشد این باور که مفروضات‏ زیربنایی سیستمهای حسابداری مالی غربی با ارزشها و اعتقادات‏ اسلامی سازگار نیست منجر به توسعه تحقیقات حسابداری اسلامی‏ و گزارشگری اسلامی گردیده است.گزارشهای اسلامی نقش‏ شایانی در زمینه تحقیقات حسابداری بین المللی داشته‏اند،به‏طوری‏ کهبه‏جای اینکه تفاوتهای نحوه عمل در کشورهای مختلف را تشریح کنند،به توسعه روشهای حسابداری جدید پرداخته‏اند.در این فرایند پژوهشگران،بر حسابداری اسلامی صورتهای مالی‏ استفاده‏شده در سطح دنیا،برچسب صورتهای مالی حسابداری‏ غربی زده‏اند( Baydoun and Willettṣ2000 ). به‏دنبال این‏ موضوع،پژوهشگران حسابداری اسلامی برای توسعه‏ استانداردهای حسابداری اسلامی فراخوانده شدند ( Rahmanṣ1997 ).دراین‏راستا سازمان حسابداری و حسابرسی‏ موسسات مالی اسلامی در سال 1991 تشکیل شد ( Pomeranzṣ1997 ).
هدف از این مقاله ارزیابی بحثهایی است که مفروضات حسابداری‏ مرسوم را با ارزشهای اسلامی ناسازگار می‏شمارند.در این مقاله بحث‏ شده که اعتقاد به ناسازگاری ممکن است برداشتی نادرست درباره‏ مفروضات زیربنایی«حسابداری مرسوم»باشد.آنگاه به این موضوع‏ توجه گردیده که مفروضات زیربنایی تئوری هنجاری حسابداری، مبنای خوبی برای استانداردهای حسابداری نیست اما زیرساخت‏ مفیدی برای بهتر شدن اعتماد عمومی را فراهم آورده و سبب کاهش‏ هزینه‏های معاملاتی در اجتماع می‏گردد.مقاله سپس نتیجه می‏گیرد که دو دیدگاه حسابداری،به‏جای ناسازگار بودن،مکمل یکدیگرند. درادامه،مقاله همچنین توسعه تحقیقات حسابداری اسلامی را با دیگر توسعه‏های انجام‏شده در تحقیقات حسابداری بین المللی و برایندها و کاربردهای آیندهء گزارشگری اسلامی در سایه گزارش‏ توسعه انسانی عرب( UNDPṣ2002 )مقایسه نموده است.
مقاله در سه بخش ارائه شده است،بخش اول،مباحث موجود در ادبیات،پیرامون نیاز به سیستم گزارشگری مالی متفاوت را روشن‏ نموده است.بخش دوم،بحثهای ارائه‏شده در بخش اول را مورد بحث قرار می‏دهد،و بخش سوم بعضی کاربردهای سیستم‏ گزارشگری مالی متفاوت برای جوامع اسلامی را روشن می‏نماید.
گزارشگری اسلامی
گزارشگری اسلامی در ادبیات بر موضوعات عام و خاص مبتنی‏ است.موضوعات عام برپایه این بحثهاست که مفروضات جهانبینی‏ زیربنای صورتهای مالی غربی با جهانبینی اسلامی سازگار نیست. موضوعات خاص نیاز به سیستم گزارشگری مالی دارد که پرداخت‏ زکات را تسهیل نماید.در این بخش ابتدا موضوعات عام و سپس‏ موضوعات خاص را بررسی خواهیم کرد.
محققان براین عقیده‏اند که زیربنای اقتصاد اسلامی کاملا متفاوت‏ از زیربنای اقتصاد غربی است؛ Taheriṣ1999ŪRahmanṣ1999 ) ( Baydoun and Willetṣ2000 .چنین استدلال شده است که‏ اولا،سیستم غربی برپایه اصول حاکمیت فردی و حقوق مالکیت خصوصی استوار است،در حالی‏که اقتصاد اسلامی برمبنای‏ اصول مالکیت چندگانه است.در جامعه سرمایه‏داری،مالکیت‏ عمومی تنها وقتی به رسمیت شناخته می‏شود که ضرورت اجتماعی‏ وجود داشته باشد،در حالی‏که قانون اسلام مالکیت فردی،مالکیت‏ دولتی،و مالکیت عمومی را به دنبال این اصل که همه‏چیز متعلق به‏ خداوند است و اموال در دست انسان امانتی است که باید در قبال‏ آنها پاسخگو باشد،به رسمیت می‏شناسد( Taheriṣ1999 ).
ثانیا،استدلال شده است ک حسابداری مرسوم برپایه جهانبینی‏ فلسفی،عقلانیت اقتصادی است ک هشامل مبانی فردگرایی،نفع‏ شخصی،بقای شایسته‏ترین،و حد اکثرسازی سود است درحالی‏که‏ جهانبینی فلسفی اسلامی برمبنای یگانگی خداوند و دربرگیرنده‏ اصول منافع اجتماعی،انصاف(برابری)و سود منطقی است‏ ( Taheriṣ1999ŪBaydoun and Willettṣ2000 ).
بایدون و ویلت( Baydoun and Willettṣ2000 ) بحث کرده‏اند که فلسفه عقلانیت اقتصادی تاکید بر بالاترین رضایت فردی با حد اکثرسازی سود به‏عنوان معیار موفقیت عملکرد دارد.درمقابل‏ استدلال شده است که نگرش اسلامی به موضوعات تجارت (کسب‏ و کار) از اعتقادی دینی به یگانگی خداوند ناشی می‏شود که سبب‏ می‏گردد شرکتها در تصمیم‏گیری و عمل بر منافع اجتماعی متمرکز شوند؛به دنبال سود مشروع باشند نه سود بیش‏ازحد که از استثمار به دست می‏آید و برابری بین انسانها نیز در نظر گرفته می‏شود. طاهری( Taheriṣ1999 )همچنین تاکید می‏کند که در اقتصاد غربی، بازارها«خود تنظیم»هستند.در اقتصاد اسلامی بحث می‏شود که‏ مردم در معامله و مبادله کالاها و خدمات آزادند و دولت تنها زمانی‏ می‏تواند مداخله کند که یک‏طرف در مقابل دیگری مرتکب ظلم‏ شود.ظلم شامل فساد واحتکار(انبار کردن به قصد سودجویی) است‏ ( Taheriṣ1999 ).
بیشتر نیازهای خاص برای گزارشگری اسلامی شامل پرداخت‏ زکات و ممنوعیت ربا و قرار(سفته‏بازی)است.هم پرداخت زکات‏ و هم ممنوعیت ربا از اهداف اصلی اقتصاد اسلامی است که سبب‏ می‏شود به‏جای‏اینکه ثروت در دست گروهی اندک جمع شود،این‏ امکان ایجاد شود که تاحدممکن در اجتماع به گردش درآید، به‏طوری‏که اختلاف بین فقیر و غنی تاحدطبیعی و قابل اغماض‏ کاهش یابد( Shafiṣ1979 ).برای این‏که افراد خود را از گناه حرص‏ و طمع پاک و تزکیه نمایند،پرداخت زکات در سطح خاصی از ثروت‏ انباشته‏شده ضرورت می‏یابد.
محققان حسابداری اسلامی بین زکات و مالیات تمایز قائل شده‏اند، زیرا زکات نوعی مالیات بر ثروت انباشته یا خالص داراییهاست‏ در حالی‏که مالیات نسبت به افزایش ثروت یا درامد دریافت می‏شود ( Rahmanṣ1999 ).
نکته دوم که از اهمیت زیادی برخوردار است،ممنوعیت ربا یا بهره در اسلام است.تصریح شده است که ربا یا بهره،و سود تضمین‏ شده بدون ریسک مانع سرمایه‏گذاری و اشتغال است،زیرا تمایل به‏ انباشت ثروت در دست گروهی اندک را تقویت می‏کند و در نتیجه‏ دلواپسی انسانها برای افراد زیردستشان کم می‏شود ( Rahmanṣ1999 ).مطلب ذکرشده موجب توسعه موسسات مالی‏ اسلامی برپایه قراردادهای مشارکت در سود و زیان شده است. بعضی از قراردادهای مشارکت در سود و زیان که در موسسات مالی‏ اسلامی گسترش یافته‏اند شامل مضاربه،مرابحه،مشارکت،و اجاره‏ به شرط تملیک است( Haqiqi and Pomeranzṣ1987 ).
حسابداری غربی و حسابداری اسلامی‏ وجود ندارد اما حسابداری وجود دارد نحوه عمل حسابداری در منطقه‏های مختلف‏ به واسطه عوامل تاریخی‏ قانونی‏ دینی و فرهنگی تفاوت دارد درست نظیر تقاوت در نوآوریهای عملی که در کشورهای مختلف باتوجه به دلایل فرهنگی و تاریخی متفاوت‏اند
نکته مهم دیگر،ممنوعیت قرار(سفته‏بازی)است که ادعا می‏شود بخش جدایی‏ناپذیر از قراردادهای بیمه مرسوم است.ووگل و هایز ( Vogel Hayesṣ1998 )سه نوع قرار را مشخص کردند:الف) وقتی که طرفین درباره مقصود و اهداف معامله آگاهی نداشته‏ باشند،ب)زمانی‏که مورد معامله فورا وجود نداشته باشد،یا ج)وقتی‏ که مورد معامله خارج از کنترل طرفین باشد.موارد بالا در گسترش‏ قراردادهای بیمه اسلامی که برپایه اصل تکفل(تضمین مشترک) قرار دارد،سهم داشته‏اند( Wardeṣ2000 ).
نهایتا،اسلام اجازه نمی‏دهد که مسلمانان در فعالیتهای غیراخلاقی‏ و مخالف اصول اجتماعی مانند قمار،مشروبات الکلی،یا مناسبات‏ جنسی شهوت‏انگیز شرکت کنند.
چارچوبی برای گزارشگری اسلامی
پیشنهادها برای گزارشگری اسلامی دامنه‏ای از پیشنهادهای‏ بلندپروازانه(چارچوب نظری و استانداردهای حسابداری‏ متفاوت ( Taheriṣ1999ṣRahmanṣ1999 )تا ضمیمه کردن به‏ سیستم گزارشگری مالی جاری Baydoun) Willettṣ (2000،و استانداردهای خاص برای بانکهای اسلامی( Al-Khadashṣ2001 ) دربر می‏گیرد.
پیشنهادهای بلندپروازانه به‏طور متناوب از مقالات انتقادی‏ تحقیقات حسابداری اثباتی شروع می‏شد و استدلال می‏کردند که‏ ما به تعریف مجددی از خود حسابداری نیاز داریم؛ Binttyṣ1999 ) ( Taheriṣ1999 .عده‏ای دیگر براین عقیده‏اند که حسابداری‏ پدیده‏ای جدید در جامعه اسلامی نیست( Ziadṣ1997 ).پیرو مقالات انتقادی بالا،زید( Ziadṣ1997Ūp.106 )تعریف زیر را از حسابداری از دیدگاه اسلامی مطرح نمود:”حسابداری فرایندی‏ سیستماتیک جهت ثبت معاملات مشروع در دفترها و اندازه‏گیری‏ از دیدگاه اسلامی سیستم حسابداری‏ چارچوبی کلی و در برگیرنده گروهی از اجزا یا بخشهای به هم پیوسته‏ برطبق مجموعه‏ای از قواعد حسابداری‏ براساس الزامات شریعت اسلامی است‏ این سیستم برطبق زنجیره‏ای از روشها عمل می‏کند که در رسیدگی و بحث ارزیابی‏ عملکرد کمک می‏کند
نتایج مالی برمبنای این معاملات به منظور استفاده در تصمیم‏گیری‏ است.”مشخصه اصلی این تعریف در مقایسه با موارد مرسوم مشروع‏ بودن معاملات است که باید با الزامات شرع اسلام مطابقت داشته‏ باشد( Al-Khadashṣ2001 ).الخدش( Al-Khadashṣ2001ṣp.26 ) در ادامه استدلال می‏کند که هر موضوع از دیدگاه اسلامی باید شامل‏ محاسبه زکات باشد.باتوجه به موارد ذکرشده او تعریف دیگری از حسابداری به‏صورت زیر ارائه کرده است:”حسابداری فرایند شناسایی،اندازه‏گیری و انتقال فعالیتهای مالی مشروع و مفید در تصمیم‏گیری،محاسبه زکات نظیر محاسبه سود عملیات‏ سرمایه‏گذاری اسلامی برمبنای قواعد آن،می‏باشد.”
بعضی از محققان معتقد بودند که تعریف سیستم حسابداری از دیدگاه اسلامی ضروری است( Shahataṣ1982 ).شاهتا ( Shahataṣ1982 )استدلال می‏کند،ازآنجاکه سیستم حسابداری‏ یک زیرسیستم مالی است،اهداف آن باید با سیستم مالی اسلامی‏ سازگار باشد.او تعریف زیر را از دیدگاه اسلامی برای سیستم‏ حسابداری پیشنهاد می‏کند:”سیستم حسابداری چارچوبی کلی و دربرگیرنده گروهی از اجزا یا بخشهای به‏هم‏پیوسته،برطبق‏ مجموعه‏ای از قواعد حسابداری براساس الزامات شریعت اسلامی‏ است.این سیستم برطبق زنجیره‏ای از روشها عمل می‏کند که در رسیدگی و بحث ارزیابی عملکرد کمک می‏کند ( Al-Khadashṣ2001Ūp.49 ).”
بدنبال تعریف ارائه‏شده از حسابداری محققان شروع به جستجو جهت بسط اهداف حسابداری اسلامی کردند.گمبلینگ و کریم‏ ( Gambling and Karimṣ1991 )،بایدون و ویلت‏ ( Baydoun and Willettṣ1994 )،و عدنان و گافیکین‏ ( Adnan Gaffikinṣ1997 )تایید کردند که زکات یکی از اهداف‏ اصلی حسابداری است.آنها معتقدند کهتعیین الزاماتی برای‏ محاسبه و پرداخت زکات به‏عنوان هدف اصلی،سبب ممانعت از عمل ناخواسته فریبکاری(تقلب)در هر شکل می‏شود،زیرا هیچ‏ چیز از خداوند مخفی نمی‏ماند( Adnan Gaffikinṣ1997 ).غیر از موضوع مشترکی که زکات باید بخشی از هدف حسابداری باشد، در دیدگاهها تفاوتهایی وجود دارد.بایدون و ویلت‏ ( Baydoun and Willettṣ2000 )،احساس کردند که صورتهای‏ مالی باید بر سرمایه‏گذاران و اعتباردهنگان تمرکز کنند،درحالی‏که‏ طاهری( Taheriṣ1999 )معتقد است که حسابداری باید بر حکومت‏ و ارائه اطلاعات مالی برای دولت و جامعه تمرکز نمایند.
تمرکز بر زکات،محققان حسابداری را ملزم به آزمون مجدد مفاهیم و اصول حسابداری مرسوم کرده است.نکته اول اینکه‏ ارزیابی داراییها برای پرداخت زکات باشد.به دنبال اصل ذکر شده در بالا کلارک و همکاران( Clarke et alṣ1996 )بحث کردند که ارزیابی‏ زکات هم‏جهت با مفهوم ارزشهای جاری به جای حسابداری بهای‏ تمام‏شده تاریخی است.همچنین گمبلینگ و کریم‏ ( Gambling and Karimṣ1991 )،از انتقال رویکرد درامد-هزینه‏ به رویکرد دارایی-بدهی حمایت کردند.
همچنین برخی براین عقیده‏اند که مفاهیم تداوم فعالیت و محافظه‏کاری ممکن است ناسازگار باشند.آنها این‏گونه استدلال
می‏کنند که اصل تداوم فعالیت که فرض می‏کند واحد تجاری دارای‏ عمر نامحدود است برای قرارداد مضاربه مناسب نیست،زیرا قرارداد ممکن است در هر زمانی لغو شود( Rahmanṣ1999 ).روح زکات‏ مسلمانان را تشویق به بخشندگی از ثروت خود می‏کند و مسلمانان‏ باید دقت کنند که داراییهای خود را کمتر از واقع یا بدهیهای خود را بیستر از واقع نشان ندهند که البته این موضوع با مفهوم محافظه‏کاری‏ ناسازگار است.
بایدون و ویلت( Baydoun and Willettṣ2000 )معتقدند که‏ عقلانیت اقتصادی و اصول حاصل از آن به افشای فعالیتهایی‏ رهنمون می‏شود که ممکن است بهترین تشریح برپایه معیار «پاسخگویی فردی»باشد و برای دستیابی به چنین پاسخگویی، افشای محدودی از اطلاعات مالی لازم است( p.88 ).درمقابل آنها به این نکته اشاره دارند که در اسلام تمرکز بر شکلی از«پاسخگویی‏ اجتماعی»و افشای کامل اطلاعات حسابداری قرار دارد؛درنتیجه، در راستای رسیدن به هدف پاسخگویی اجتماعی آنچه لازم است‏ باید افشا شود.
ناسازگاری
در این بخش ابتدا به«تصور غلط»مربوط به مفروضات زیربنایی‏ «حسابداری مرسوم»می‏پردازیم.نخست باید متذکر شویم که‏ مفروضاتی که ادعا می‏شود زیربنای تئوری حسابداری مرسوم‏ هستند در واقع مفروضات زیربنایی تئوری حسابداری اثباتی هستند نه مفروضات زیربنایی حسابداری مرسوم.تئوری حسابداری اثباتی‏ یکی از انواع تئوریهای گوناگون حسابداری است(بیانیه تئوری‏ حسابداری و پذیرش تئوری( SATTA )( AAAṣ1997 )،و ولایتهام‏ و رحمان( Veayutham Rahmanṣ1992 )شرح مختصری از تئوریهای مختلف حسابداری را ارائه کردند).بیانیه یاد شده نتیجه‏ گرفت که در ادبیات حسابداری مالی یک تئوری وجود ندارد و امکان‏ توسعه یک تئوری حسابداری موجود نیست.به همین دلیل،انجمن‏ حسابداری امریکا( AAA )از کوشش خود برای ایجاد یک تئوری‏ حسابداری که از سال 1966 شروع شده بود صرف‏نظر کرد.توسعه‏ چارچوب نظری به وسیله حرفه حسابداری یک تئوری حسابداری‏ را ارائه نمی‏کند،اما ایجاد تئوریهای جدید مبنایی برای گزارشگری‏ مالی برای مقاصد عمومی را فراهم می‏کند.
دوم،امکان این‏که مفروضات زیربنایی تئوری حسابداری اثباتی‏ را با مفروضات زیربنایی تئوری حسابداری هنجاری که حسابداری‏ اسلامی نمونه‏ای از آن است مقایسه کنیم،وجود ندارد،زیرا این دو کارکردهای متفاوتی دارند.هدف تئوریهای حسابداری هنجاری‏ تجویز یا دستور دادن است در حالی‏که هدف تئوریهای حسابداری‏ اثباتی توصیف یا پیشبینی است( Watts and Zimmermanṣ1986 ). ایشان در کتابشان به نام«تئوری حسابداری اثباتی»مشخصا می‏نویسند که هدف تئوری حسابداری اثباتی دستور دادن نیست، بلکه توصیف و پیشبینی است.درادامه باید گفت کارکرد تئوری‏ حسابداری اثباتی مفروضات زیربنایی تئوری نظیر نفع شخصی و رفتار فردگرایانه در فعالیتهای خاص را دستور نمی‏دهد،بلکه بیشتر (به تصویرصفحه مراجعه شود) نقش حسابداری را در موقعیتهایی که نفع شخصی و رفتار فردگرایانه‏ وجود دارد مشخص می‏کند.نکته مهم دیگر این است که تئوری‏ حسابداری اثباتی به‏دنبال شکست تئوریهای هنجاری ارزش‏ منصفانه برای جایگزینی حسابداری بهای تمام‏شده تاریخی به‏وجود آمد( Edwards Bellṣ1961ŪChambersṣ1966 ).
تئوری نمایندگی جزئی جدایی‏ناپذیر از تئوری حسابداری اثباتی‏ است که به چشم‏انداز باثبات حسابداری بهای تمام‏شده تاریخی‏ کمک کرده است.مفروضات منافع شخصی تئوری حسابداری‏ اثباتی نقش قانونمندی حسابداری در جامعه را برجسته می‏سازد و پایه‏ای برای توسعه قواعد در حسابداری برای جلوگیری از سوء استفاده مالی و استثمار اجتماعی را فراهم می‏کند.علاوه‏براین، از آنجایی که آنها برپایه اهداف مختلف بنانهاده شده‏اند باید به‏عنوان‏ مکمل دیده شوند نه سازگار.ما به جای این عبارت که«چه باید باشد»،عبارت«چه هست»را قرار می‏دهیم.
به علاوه،حد اکثر کردن سود،انگیزه نوآوری و رشد بهره‏وری‏ نیروی انسانی را فراهم می‏کند.وقتی‏که اولین گزارش توسعه انسانی‏ عرب( UNDPṣ2002 )بیان کرد که عامل بهره‏وری در کشورهای عربی،”در طول سالهای 1960 تا 1990 به‏طور متوسط سالانه 2/0 درصد کاهش داشته است‏”،در حالی‏که در دیگر کشورهای جهان به‏سرعت‏ افزایش یافته است،اهمیت بهره‏وری روشن شد.همان گزارش ذکر می‏کند که در طول 20 سال گذشته رشد درامد سرانه در جهان،به‏جز کشورهای واقع در جنوب صحرای آفریقا،کمترین مقدار بوده است. محققان حسابداری اسلامی سود منطقی را به جای حد اکثر سود مورد بحث قرار داده‏اند،اما هرگز سود منطقی را تعریف نکرده‏اند. در بسیاری از کشورها وقتی‏که حد اکثر بازده سرمایه‏گذاری برای‏ انحصارهای طبیعی تعیین می‏شود درمی‏یابیم که شرکتها فاقد انگیزه‏ نوآوری هستند.و سودهای اضافی به‏وسیله مدیران به‏شکل‏ «خودنمایی»مصرف می‏شود.راه‏حل این نیست که اصل حد اکثر سود را کنار بگذاریم بلکه باید مکانیزمهای توزیع مجدد سود(مثل‏ زکات)و تشویق رقابت بیشتر در بازار را جایگزین کنیم که سودهای‏ طبیعی را به جای سودهای غیرطبیعی تضمین کنن.
سوم،اگر در گزارشگری مالی با مقاصد عمومی فرصتی وجود دارد،تخصیص بهینه منابع کمیاب به منظور بهبود رفاه اجتماعی از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است( Chowdhuryṣ1999 ).تعجب‏آور است که وظیفه تخصیص منابع به وسیله حسابداری بندرت در ادبیات حسابداری اسلامی ذکرشده است.به‏نظر می‏رسد،همه‏ موافقند که تخصیص کارای منابع به وسیله حسابداری بندرت در ادبیات حسابداری اسلامی ذکر شده است.به‏نظر می‏رسد،همه‏ موافقند که تخصیص کارای منابع به همان اندازه که در اقتصادهای‏ دیگر مهم است در اقتصاد اسلامی نیز از اهمیت برخوردار است، زیرا نه‏تنها در توزیع بهتر ثروت سهیم است،بلکه در ایجاد ثروت نیز از اهمیت برخوردار است.درحالی‏که اهمیت توزیع ثروت ازطریق‏ زکات به‏طور مکرر در ادبیات حسابداری اسلامی ذکر شده است، ایجاد ثروت بندرت مورد توجه قرار گرفته است.حسابداری در فرایند تخصیص،هم بواسطه فراهم آوردن اطلاعات(برای‏ تصمیمگیری)و هم در نقش پاسخگویی که در چارچوبهای‏ نظری توسعه‏یافته به‏وسیله هیئت استانداردهای حسابداری مالی و هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی تایید شده،کمک‏ می‏کند.
چهارم،سئوال این نیست که آیا حسابداری باید اطلاعات مورد نیاز برای پرداخت زکات را ارائه کند،بلکه سئوال این است که آیا اطلاعات باید به وسیله سیستم حسابداری فردی یا سازمانی فراهم‏ شود یا باید گزارشهای مالی با اهداف عمومی به‏گونه‏ای تغییر یابند که این نقش را ایفا کنند.بایدون و ویلت، Baydoun and Willett ) (2000 به روشنی تغییراتی را در گزارشهای مالی جهت ارائه‏ اطلاعات برای پرداخت زکات پیشنهاد کردند،درحالی‏که دیگران‏ با این مسئله مبهم برخورد کرده‏اند.به‏نظر می‏رسد پرداخت زکات‏ شبیه مالیات در متون غربی است.سیستمهای حسابداری مرسوم‏ نه‏تنها مبنایی را برای تهیه گزارشهای مالی با مقاصد عمومی ارائه‏ می‏کنند بلکه مبنایی برای تهیه گزارشهای حسابداری مدیریت، اظهارنامه مالیاتی،فراهم نمودن امکان پاسخگویی برای داراییها و اگر منافع شخصی به‏عنوان یکی از مفروضات تئوری حسابداری اسلامی‏ مورد توجه قرار نگیرد آنگاه دیگر ضرورتی برای تدوین‏ استانداردهای حسابداری وجود ندارد
معاملات نیز ارائه می‏نمایند.اگر محققان حسابداری یک ورقه‏ پرفورما مشابه اظهارنامه مالیاتی،جهت کمک به مسلمانان در محاسبه‏ زکات تهیه کنند،داده‏های لازم را می‏توان از ثبتهای حسابداری‏ معمول استخراج کرد.بنابراین،به‏نظر می‏رسد سیستم حسابداری‏ مرسوم باید قادر به ارائه داده‏های لازم برای محاسبه زکات باشد. اضافه کردن الزام دیگری که گزارشهای مالی با مقاصد عمومی‏ اطلاعات موردنیاز برای محاسبه زکات را فراهم نمایند،ممکن است‏ سودمندی گزارشهای مالی برای تخصیص منابع را نیز حل نماید. این امر براین دلالت ندارد که گزارشگری مالی با مقاصد عمومی‏ کامل هستند وبهبود بیشتری پیدا نمی‏کنند.
پنجم،بایدون و ویلت( Baydoun and Willettṣ2000 )همچنین‏ بحث کردند که شیوه‏های افشای سنتی برپایه مفهوم«پاسخگویی‏ شخصی»منجر به محدود شدن افشا می‏گردد،در حالی‏که شیوه‏های‏ افشا برپایه الزامات اسلامی منجربه افشای کامل اطلاعات مالی‏ می‏شود.مشاهدات بایدون و ویلت، Baydoun and Willett ) (2000 از حسابداری مرسوم درمقابل همه اظهارنظرهای حرفه‏ است که افشای کامل را ضروری می‏سازد.
ششم،سئوال باید در مورد این باشد که آیا ضرورت دارد تعریف‏ حسابداری را از دیدگاه اسلامی تغییر دهیم.همان‏طور که قبلا نشان‏ داده شد مشخصه اصلی یک تعریف براساس دیدگاه اسلامی باید شامل معیار معاملات مشروع باشد.به‏اعتقاد محقق،ملاک مشروع‏ بودن در تعریف اخیر حسابداری آشکار است.صورتهای مالی تهیه شده در بسیاری از اقتصادها شامل معاملات مربوطبه امور خلاف‏ مثل قمار نمی‏شود،زیرا غیرقانونی و غیرشرعی است و به همین‏دلیل‏ به نظر می‏رسد که فعالیتهای غیرشرعی در کشورهای اسلامی به‏ دلیل غیرقانونی بودن در صورتهای مالی وارد نشده‏اند.
مطلب بالا نیاز به تغییر در سیستم حسابداری مرسوم را بالا می‏برد تا با اختلافهای موجود در شیوه‏های مالی اسلامی همساز شود. ترتیبات مختلف تقسیم سود و زیان به وسیله موسسات مالی اسلامی‏ توسعه یافته است که شامل مضاربه،مرابحه،مشارکت و اجاره‏ احتمالا نیازمند ارزیابی مجدد شیوه‏های بانکداری مرسوم باتوجه‏ به سنجش درامد و ارزشگذاری دارایی است.بااین‏حال،این‏ ترتیبات،به یک سیستم گزراشگری مالی جدید نیاز ندارد،زیرا استانداردگذاران نیازهای مختلف صنایع گوناگون را شناسایی کرده‏ و بعضی‏اوقات استانداردهایی را برای صنایع گوناگون تدوین کرده‏اند که‏ موسسات مالی اسلامی نیز از آن جمله‏اند.
در پایان،باید نقش استانداردهای حسابداری را ارزیابی کرد. استانداردهای حسابداری شکلی از قانون هستند.قانون«محدودیت‏ ارادی انتخاب یک موضوع فعالیت به وسیله یک شخصیت حقیقی‏ یا حقوقی است»( Mitnickṣ1980 ).میتنیک( Mitnick )در ادامه‏ اشاره می‏کند برپایه بیشتر ابزارهای قانونی،تا اندازه‏ای عقلایی‏ است که در مواردی که بازار در تدارک یک محصول یا خدمت خاص‏ با شکست مواجه می‏شود،قانون در جهت«منافع عموم»اقدام کند. در مورد حسابداری،موقعی‏که نیروهای بازار به تنهایی قادر به پیش‏ بردن میزان درست تولید اطلاعات نیستند و اساسا سبب ایجاد تضاد منافع به واسطه منافع شخصی می‏شوند،استانداردهای حسابداری‏ توسعه می‏یابد( Scottṣ1997 ).در ادامه مباحث بالا،اگر منافع‏ شخصی به‏عنوان یکی از مفروضات تئوری حسابداری اسلامی‏ مورد توجه قرار نگیرد،آنگاه دیگر ضرورتی برای تدوین‏ استانداردهای حسابداری وجود ندارد.

چالشهاي حسابداري اسلامي (Islamic accounting) در ايران
موضوعي كه هم‌اكنون با عنوان حسابداري اسلامي مطرح مي‌شود بسيار جوان است و از مباني استدلال قوي برخوردار نيست. اگر حسابداري را علم بدانيم مانند علوم ديگر خواهد بود و نمي‌توان به آن يك واژه ” ارزشي“ اضافه كرد. وظيفه حسابداري مالي اطلاع‌رساني متناسب با نياز استفاده‌كنندگان است. نياز استفاده‌كننده خود نيز تابع محيط است. اگر در كشورهاي مسلمان، از قوانين قرآني در عمل و بي‌ريا پيروي شود، حسابداري مالي هم از اين امر متأثر مي‌شود اما نيازي نيست كه اسم آن را تغيير دهيم. اگر چنين شد بايد منتظر شنيدن حسابداري يهودي هم باشيم. اما حسابداري معاملات اسلامي بامعني است، مثل حسابداري عقود اسلامي مشاركت و مضاربه. بعضي از اين معاملات در بانكداري اسلامي انجام مي‌شود و نياز به الزامات خاص هم دارد.
باتوجه به جوان بودن اين ديدگاه، لازم است تحقيقات در‌مورد مباني نظري مبتني‌بر شرايط محيطي كشورهاي اسلامي ادامه يابد و مباحثي كه مطرح مي‌شود بايد فارغ از تعصبات مذهبي و افراط‌گرايي باشد. اگر هم بحثي با عنوان حسابداري اسلامي مطرح مي‌شود بايد به محتواي آن بحث توجه شود و انديشمندان مسلمان باتوجه به تمام مذاهب اسلامي ديدگاههاي خود را ارزيابي و عرضه كنند.

نتیجه‏ گیری
پژوهشگران حسابداری اسلامی مدعی‏اند که مفروضات زیربنایی‏ سیستمهای حسابداری سنتی برپایه فلسفه غرب با اعتقادات و ارزشهای اسلامی سازگار نیست.در این مقاله بحث شد که اعتقاد به‏ ناسازگاری را می‏توان در تصورات غلط درباره مفروضات زیربنای‏ حسابداری مرسوم جستجو کرد.سپس اشاره شد که مفروضات‏ زیربنایی یک تئوری هنجاری حسابداری مبنای خوبی برای‏ استانداردهای حسابداری نیست.همچنین اشاره شد که ارزشها و اعتقادات اسلامی می‏توانند نقش مهمی در توسعه سرمایه اجتماعی‏ (اخلاقیات)در جوامع اسلامی بازی کنند و بنابراین سهمی در کاهش‏ هزینه‏های معاملاتی در جامعه داشته باشند و در نتیجه باعث‏ بالا رفتن کارایی سیستم اقتصادی بشوند.
هودبوی( Hoodbhoyṣ1991 )با بیان جمله‏ای از محمد عبد السلام‏ (برنده جایزه نوبل)اظهار می‏دارد:
“فقط یک علم جهانی وجود دارد.مسائل و موضوعات،بین المللی‏ هستند و چیزی به نام علم اسلامی وجود ندارد،همان‏طور که علم‏ هندو،علم یهودی و مانند آنها وجود ندارند.”به همین ترتیب، می‏توان گفت که حسابداری غربی و حسابداری اسلامی وجود ندارد اما حسابداری غربی و حسابداری اسلامی وجود ندارد اما حسابداری وجود دارد.نحوه عمل حسابداری در مناطق‏ مختلف به واسطه عوامل تاریخی،قانونی،دینی و فرهنگی تفاوت‏ دارد،درست نظیر تفاوت در نوآوریهای علمی که در کشورهای‏ مختلف باتوجه به دلایل فرهنگی و تاریخی متفاوت‏اند.
توسعه حسابداری را نمی‏توان به یک منطقه یا فرهنگ مشخص‏ نسبت داد،بلکه فرایندی جمع‏شونده است که به وسیله فرهنگهای‏ مختلف در دوره‏های مختلف تاریخ تاثیر پذیرفته است،همان‏طور که جوامع اسلامی در طول تاریخ،در آنچه که به‏طور مکرر به‏عنوان‏ ابداعات علمی غربی امروز نامیده می‏شود،سهم عمده‏ای‏ داشته‏اند؛«چرخه‏های کنترل کیفیت»و«مدیریت موجودی بموقع» به وسیله ژاپنیها ابداع شده‏اند اما امروزه بخشی از حسابداری شمرده‏ می‏شوند نه«حسابداری ژاپنی».به همین‏ترتیب،شک نیست که‏ پژوهشگران والا مقام حسابداری اسلامی مانند راشد عبد الخلیق، ویراستار سابق مجله بررسیهای حسابداری با سهم قابل ملاحظه‏ای‏ که در توسعه پژوهشهای حسابداری اثباتی داشته‏اند فکر کنند که‏ در توسعه«حسابداری غربی»به جای حسابداران که همه از آن سود می‏برند،سهیم بوده‏اند.
گزارش توسعه انسانی عرب( UNDPṣ2002 )بیان می‏کند که‏ شکاف دانش بین کشورهای عرب و بقیه دنیا بیشتر شده است.این‏ موضوع را می‏توان با این حقیقت توضیح داد که به‏همان‏اندازه که‏ در هزار سال گذشته کتاب به زبان عربی ترجمه شده است،در کشور اسپانیا هر سال کتاب ترجمه می‏شود.تقسیم حسابداری به‏ حسابداری اسلامی و حسابداری غربی ممکن است موقعیت بدتری‏ به وجود آورد.

گردآورنده : ابوالحسن شاهمردانی فیروزجاه کارشناس ارشد حسابداری

منابع : (از منابع شماره 1 تا 7 به صورت استنباطی و غیر مستقیم استفاده شد .)

1- سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي. 1999. استانداردهاي حسابداري مؤسسات مالي اسلامي. سازمان حسابرسي (نشريه 164)، ترجمه علي‌اكبر جابري.
2 – كميته فني سازمان حسابرسي. 1381. استانداردهاي حسابداري. سازمان حسابرسي.
3 – Valayvtham, S. 2004. Islamic Accounting and Conventiand Accounting: Incompatible or Complimentany: Conference Paper.
4 – Yaya, R and S. Hameed. 2004. Objectives and Characteristics of Islamic Accounting: Perceptions of Muslim Accounting Academicians in Yogyakarta, Indonesia, Conference paper.
5- Baydoun, N. and Willet, R. 2000. Islamic Corporate reports Abacus . 36(1): 21-91.
6- Zaid, O. A. 1997. Accounting books and reports in the Islamic State proceedings of the International conference 1: Accounting Commerce and Finance: The Islamic Perspective. Sydney, Australia.
7- Taheri, M. 1999. The basic principles of Islamic Economy and their Effects on Accounting Standard Setting. www. islamic-finance.net
8- Adnan, M. and M.J.R. Gaffikin. 1997. The Shari’ah, Islamic Banks and Accounting Concepts and Practices. Proceedings of the First International Conference an Accounting, Commerce and Finance Islamic Perspective.

8- سایت http://sinahesabdar.blogfa.com

برای دانلود پروژه های آماده اکسل و اکسس،افته خاص و مطالب کمیاب و مقالات ترجمه شده در رشته حسابداری اینجا را کلیک کنید.

15 - تلگرام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.