قیام سربداران و انقراض حکومت ایلخانی
اقتدار سیاسی و رونق و آبادانی نسبی که در زمان حکومت غازان خان به وجود آمده بود، پس از مرگ او دوام چندانی نداشت. زیاده طلبی های اشراف و سرداران مغول، رقابت و درگیر های آنان با دیوان سالاران ایرانی، درگیری با دیگر حکومتهای مغولی در مرزهای شرقی و شمالی و افزایش ستم بر مردم از جمله عواملی بود که اوضاع کشور را آشفته کرد. این مسائل زمینه را برای جنبش ها و قیام های متعدد از جمله قیام سربداران در خراسان فراهم کرد .
در این شرایط که ابوسعید دومین جانشین غازان خان بدون داشتن فرزند در سال 736 هجری قمری از دنیا رفت، زمینه برای انقراض حکومت ایلخانی فراهم تر شد. در این زمان هر یک از سرداران مغول با علم کردن کسانی که به نحوی با خاندان ایلخانی نسبت داشتند، در صدد کسب قدرت برآمدند. این اوضاع یکپارچگی سیاسی کشور را از بین برد و تا نیم قرن در هر گوشه از ایران حکومت محلی وجود داشت.
سربداران نام قیامی از شیعیان ایران در قرن هشتم هجری شمسی بود. پس از 120 سال حکومت قوم های مغول و تاتار بر ایران، جنبشی از طرف مردم باشتین و سبزوار خراسان علیه فرمانروایان مغول رخ داد. قیام سربداران در خراسان یکی از وقایع مهم تاریخ ایران در دوره زوال حکومت ایلخانی بود که سرانجام منجر به تشکیل حکومت توسط آنان شد.
ماجرا از این قرار بود که پس از مرگ ابوسعید و گسترش ستم و ناامنی، گروهی از اهالی روستای باشتین در نزدیکی سبزوار کنونی به رهبری فردی به نام عبدالرزاق با مأموران مغول که به مردم تعرض می کردند، درگیر شدند. آنها با کشتن مغولان اعلام کردند که حاضرند سرشان بالای دار برود ولی تن به ذلت ندهند. از این جهت به سربداران معروف شدند. به زودی افراد بیشتری به سر به داران و بخش هایی از خراسان به تصرف آنها درآمد. از سویی نیز شیخ حسن جوری از رهبران مذهبی شیعه که هواداران زیادی در شهرهای خراسان داشت به حمایت از سربداران پرداخت و به دنبال آن حکومت سربداران تأسیس شد. این حکومت و سایر حکومت های متعدد محلی تا زمان حمله تیمور به ایران یعنی حدود 50 سال پا بر جا بود. بنابراین انقراض حکومت های محلی متعدد با حمله تیمورلنگ به اتمام رسید .
منبع
کتاب تاریخ ایران و جهان 1 سال دوم رشته ادبیات و علوم انسانی