خانه » برچسب‌های " سپهر آزادی "
نمایش مطالب برچسب : سپهر آزادی

دانلود فیلم سینمایی یکی بود یکی نبود 1379 با کیفیت عالی و پخش آنلاین

yeki bod yeki nabod movie - دانلود فیلم سینمایی یکی بود یکی نبود 1379 با کیفیت عالی و پخش آنلاین

دانلود فیلم سینمایی یکی بود یکی نبود 1379 با کیفیت عالی و پخش آنلاین

نام فیلم: یکی بود یک نبود

کارگردان: ایرج طهماسب

سال تولید: 1379

موضوع: کمدی / عروسکی

بازیگران: فاطمه معتمدآریا، ایرج طهماسب، مجید صالحی، رزیتا غفاری، سیروس گرجستانی، سپهر آزادی، خسرو احمدی، هنگامه فرازمند، افشین سنگ چاپ، رابعه اسکویی، خسرو سهامی، هوشنگ قوانلو …

خلاصه داستان فیلم سینمایی یکی بود یکی نبود:

ایرج که همراه همسرش نرگس و تنها پسرشان آرش در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کند، نامه‌ای دریافت می‌کند که در آن بچه‌ای بیمار از او کمک خواسته است. ایرج این نامه را شوخی تلقی می‌کند و همراه دایی (برادر همسرش) با اتومبیلش به طرف شمال حرکت می‌کند و زمانی که از یک تونل می‌گذرند خود را در فضایی غریب و روبروی کلبه‌ای می‌یابند و برای فرار از باران شدید به درون کلبه می‌روند که کسی در آن نیست ولی مدتی بعد میهمانان دیگری سر و کله‌شان پیدا می‌شود: بره سفید کوچکی که خود را ببعی معرفی می‌کند، کلاغ، مرغ، خروس، الاغ و گاو. الاغ که خود را پدرخوانده «ببعی» می‌داند از راز نامه پرده برمی‌دارد و به ایرج می‌گوید که آن بچه بیمار در واقع همان ببعی است که همیشه در آرزوی دیدن «خاله پیرزن» است که جای خالی مادر او را پر کرده بود و حالا از دوری او بیمار شده است…

دانلود فیلم عزیزم من کوک نیستم 1380 با کیفیت بالا و پخش آنلاین

mankohnistam - دانلود فیلم عزیزم من کوک نیستم 1380 با کیفیت بالا و پخش آنلاین

دانلود فیلم عزیزم من کوک نیستم 1380 با کیفیت بالا و پخش آنلاین

نام فیلم: عزیزم من کوک نیستم

کارگردان: محمدرضا هنرمند

سال تولید: 1380

موضوع: کمدی

بازیگران: پرویز پرستویی ، فاطمه معتمد آریا ، محمد کاسبی ، مهدی فتحی ، فرهاد آییش ، سپهر آزادی ، مانی نوری ، مهران رجبی ، زهره مجابی ، جمشید شاه محمدی

خلاصه داستان فیلم عزیزم من کوک نیستم :

حمید افشاری منشی دادگستری که به پسرش قول داده کامپیوتر مدل بالایی را برای او خریداری کند، برای بدست آوردن پول به کاری ماجراجویانه دست می زند. یکی از افرادی که هم اکنون پرونده اش در دادگاه او بررسی می شود مرد ثروتمندی است به نام زارع که با پسرش فرزان زندگی می کند. حمید افشاری فکر گروگان گرفتن فرزان را با یکی از تبهکاران حرفه ای که زمانی در دادگاه او محکوم شده بوده در میان می گذارد. آن ها طی نقشه ای فرزان را می دزدند و او را به همراه مرد تبهکار به ویلایی خارج از شهر منتقل می کنند. مرد ثروتمند برای اینکه سارق را به دام اندازد خود را به مریضی زده و در بیمارستان بستری می شود…